چراغ هدایتم را کسی از من گرفت
کسی که سر راهم را گرفت ..
من عجله دارم ، بگذار بدون چراغ بیا یم !
تنها و بی چراغ ، اما با دلی پر آمدم
دلی پر از شکستنی ها ،
اگر راهم ندهی همه اش می شکند
و خورده شیشه هایش جانم را می ستاند
آن وقت نگویی چرا خودکشی کردی !
در گاه پر از رحمانیت و مغرفتت را دیدم ،
مرا به آنجا راه بده !
مرا به درگاه پر از عجایبت راه بده !
مرا به درگاه الله اکبرت راه بده !
بیچاره تر از آنم که عارفانه بیایم
مرا بدون عرفان راه بده!
اگر من تو را نمی شناسم ، اما تو خوب مرا می شناسی
پس غریبه نیستم ، مرا راه بده !